میثاق تنهــا

هیچ وقت،هیچ چیزی،اونطور که خودت میخوای پیش نمیره...

میثاق تنهــا

هیچ وقت،هیچ چیزی،اونطور که خودت میخوای پیش نمیره...

مصاحبه برای استخدام



مصاحبه کننده : در هواپیمائی 500 عدد آجر داریم، 1 عدد آنها را از هواپیما به بیرون پرتاب میکنیم. الان چند عدد آجر داریم ؟

متقاضی : 499 عدد !


مصاحبه کننده : سه مرحله قرار دادن یک فیل داخل یخچال را شرح دهید.

متقاضی : مرحله اول: در یخچالو باز میکنیم - مرحله دوم: فیلو میذاریم تو یخچال - مرحله سوم: در یخچالو میبندیم !!


مصاحبه کننده : حالا چهار مرحله قرار دادن یک گوزن در یخچال را توضیح دهید !

متقاضی : مرحله اول: در یخچالو باز میکنیم - مرحله دوم: فیلو از تو یخچال در میاریم - مرحله سوم: گوزنو میذاریم تو یخچال - مرحله چهارم: در یخچالو میبندیم !!


مصاحبه کننده : شیر واسه تولدش مهمونی گرفته، همه حیوونا هستن جز یکی. اون کیه ؟

متقاضی : گوزنه که تو یخچاله !!


مصاحبه کننده : چگونه یک پیرزن از یک برکه پر از سوسمار رد میشود ؟

متقاضی : خیلی راحت، چون سوسمارا همشون رفتن تولد شیر !!


مصاحبه کننده : سوال آخر: اون پیرزن کشته شد، چرا ؟

متقاضی : امممممممم، نمیدونم، غرق شد ؟


شما میدونید چرا؟ لطفا اول جوابی که بنظرتون میاد رو در نظرات بنویسید، بعد برید به ادامه مطلب و جواب صحیح رو بخونید 

  

مصاحبه کننده : نه، اون یه دونه آجری که از هواپیما انداختی پائین خورد تو سرش مرد !!! شما مردود شدین، نفر بعدی لطفا... 

نظرات 12 + ارسال نظر
باران پاییزی چهارشنبه 26 تیر 1392 ساعت 11:44 http://BARANPAIEZI.BLOGSKY.COM

ببین میثاق امروز اینجا چند بار برق رفت. منم قاطی کردم الان برای همین هم رفتم ادامه مطلب بدون هیچ دلیلی
صداقت در حد پورشه

خسته نباشید

سارا چهارشنبه 26 تیر 1392 ساعت 11:53 http://sky-2012.mihanblog.com/

خیلی باحال بود ایول

ممنون

لاله چهارشنبه 26 تیر 1392 ساعت 16:17

میثاق جان این مصاحبه کلا مثل مصاحبه های که تو ایران انجام میشه سر کاریه یکی از بچه های دانشگاه ما توی امتحان استخدامی رد شد بود همیشه هم ته کلاس نشسته بود وحرف می زد اما می دونی چی شد یه روز بعد از مصاحبه های آموزش پرورش دیدمش بعد پرسیدم گرگان چکار می کنی؟ آخه واسه یه شهر دیگه بود برگشت گفت: از آموزش پرورش زنگ زدنند گفتتند مدارکتو بیار استخدامت کنیم
می دونی از سهمیه جانبازان پدرش استفاد ه کرد من دقیقا در جریانم نفر دوم هم که استخدام شد فرزند شهید بود من با استخدام این افراد مخالف نیستم ولی اینکه چرا طفلکی بچه های مردم رو سر کار می زارن ناراحتم

good girl پنج‌شنبه 27 تیر 1392 ساعت 11:28 http://aseman-man.blogsky.com

سلام میثاق چطوری شما؟
خییییییییییلی باحال بود.
اینا هم طنزه و هم واقعیت!
خداکنه کشورمون به این برسه که ملاک استخدام افراد،
صلاحیت اونا و اطلاعات کافی برا کار باشه!نه صرف مدرک



مطمئنم اینجوری جواب میدی:

اول اینو داشته باش :



دوم: سلام
ممنون، خوبم
بله هم طنز و هم واقعیت

و سوم باز

good girl پنج‌شنبه 27 تیر 1392 ساعت 17:24 http://aseman-man.blogsky.com

وحالا

و بازم

نیروانا پنج‌شنبه 27 تیر 1392 ساعت 23:13

چه جالب

بله

لاله جمعه 28 تیر 1392 ساعت 09:07

حالا یه روز ساعت 9 اومدیم که شاید اول بشم ولی خبری نبود
جمعه ها وبلاگت تعطیله ؟


مثل اینکه به هدفم کم کم دارم میرسم
ممنونم از شما که سر وقت سر میزنید
بله دقیقا همینطوره، در حال حاضر جمعه ها وبلاگم آپ نمیشه

حسین جمعه 28 تیر 1392 ساعت 20:37 http://succeess13.persianblog.ir/


خیلی باحال بود
راستی مستر چطوری؟ خوبی؟



قربونت، ممنون، خوبم! خوبی؟

سارا یکشنبه 30 تیر 1392 ساعت 00:03 http://sky-2012.mihanblog.com/

samane یکشنبه 30 تیر 1392 ساعت 00:41 http://samane1373.blogsky.com/

خیــــــــــــــــــــــــــــــــــلی جالب بود
ممنون که اومدی

ممنون
خواهش... بهر حال هر رفتن یه اومدنی هم میطلبه

سما پنج‌شنبه 3 مرداد 1392 ساعت 23:21

اون پیره زنه آخر چی شد؟

اون آجر خورد تو سرش و مُرد

سما جمعه 4 مرداد 1392 ساعت 22:27

خیلی باحال بود خداییش

ممنون

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد