ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
دمش گرم...
باران را میگویم...
به شانه ام زد و گفت خسته شدی...
امروز را تو استراحت کن...
من بجایت می بارم...
با تو زیر بارانم ،
چتر برای چه ؟
خیال که
خیس نمی شود !!!!!
دیشب خدا آهسته در گوشم گفت:
دیگه بسه ، بارانم از اشکهایت خجالت میکشد...
دوست دارم وقتی ک ناراحتم و دلم شکسته برم زیر بارون تا هیچ کی نه اشکامو ببینه نه دل شکسته ام رو
خدا میدونه چقدر بارون رو دوست داشتیم...
یه بار دور از هم ولی باهم رفته بودیم زیر بارون... هه... شاید خنده دار باشه ولی واقعیته!
بارون هر قدر هم که بباره بازم جلوی اشک های من کم میاره
آره منم اعتقاد دارم.دل به دل راه داره همینه.
ولی حیف شد...
خاطره ها هیچ وقت از بین نمیرن.....شاید کمرنگ بشن.چه تلخ و چه شیرین
آره درسته. صد درصد موافقم...
yani vaghean hamchin kasi hast
آره هست ولی....
---------------
این نظر فکر کنم مال پست بعدی باشه! اونجا هم کپی کردم...
هینجوری بودم اما کسی قدر نمیدونه موندم بشم مثل بقیه یا نه همینجوری بمونم
نمیدونم! مثل اینکه آدم اینجور باشه کاری با آدم میکنن تا از چیزی که هستی پشیمون بشی و بشی مثل خودشون!
-----------------
این نظر هم فکر میکنم برای پست بعدی باشه!
کپی کردمش اونجا...
وقتی خــــدا از پشتـــ
دستهــــــایشـــــ را روی چشمــــــــانم گذاشتــــ
از لای انگشتـــــانشـــــ آنقــدر محـــو دیدنــــ دنیــــا شدمـــــ
کــــه فراموشــــــ کردمــــــ منتظـــــر استــــــ نامشـــ را صدا کنمــــــ..