از دیوانه ای پرسیدند پدر و مادرت را بیشتر دوست داری یا خدا را؟
دیوانه گفت:عشقم را.
گفتند:عشقت کیست؟
گفت:عشقی ندارم.
خندیدند و گفتند:برای عشقت حاضری چه کنی؟
گفت:مانند عاقلان و سالمان نمیشوم، نامردی نمیکنم، دوستش خواهم داشت، تنهایش نمیگذارم، میپرستمش، بی وفایی نمیکنم، با او مهربان خواهم بود.
گفتند:اگر تنهایت گذاشت، اگر دوستت نداشت، اگر نامردی کرد، اگر بی وفا بود چه؟
گفت:اگر اینگونه نبود که من دیوانه نمیشدم...
میثاق نوشت: من قربون این دیوونه میشم که از هرچی عاقل عاقل تره... 
مرحبا بر این دیوانه عاشق
صد آفرین بر مدیر وبلاگ
بله همینطوره
ممنون
اگر ملاک آدم هارا..
برای دیوانه بودن..
و عاقل بودن..
کمی جابجا کنیم...
می بینیم؛
همین دیوانه هم...عاقل ترین افراد است.
عاشق دیوانه را خوشتر دارم
از عاقل بی وفا.
آفرین ، دقیقا همینه که گفتی
هههههههههههه
کجاش خنده داشت؟!
برای کشتن پرنده نیازی به تیر و کمان نیست :همین که بال هایش را بچینی خاطرات پرواز روزی صد بار او را خواهد کشت
هیییییییییییییییییییییی...
میثاق جان اگه عاشق مثل عاقل عمل کنه که از حالت عشق خارج شده وبه مرحله دوست داشتن خالی رسیده دیگه، همین دوست داشتنای که بعضی دارن ادعا می کنند مثلا یکی رو دوستدارن ولی فقط به خاطر خودشون ونیازهای خودشون می دونی منظورم اینه عشق یعنی دگر خواهی وبس راستی اون شبنم من بودم نمی دونم اسم سیو بود توی قسمت نظراتم
بله درسته
باشه ممنون
سلام
خیلی باحال بود
لایک داره
بدرود
درود
ممنون
بدرود
new-sms-poem.blogsky.com/
سلام خوبین؟؟؟؟؟؟
ببخشید میخواستم بگم ادرس جدید این وبلاگ رو ندارین
اخه حذفش کردن
درود
نه ندارم
ای جوووونم !!! دمش گرم روی عاقلا رو کم کرد
ایووول...
دقیقا