معلم پرسید: عشق چیست؟
هیچکس جوابی نداد همه ی کلاس یکباره ساکت شد همه به هم دیگه نگاه می کردند ناگهان لنا یکی از بچه های کلاس آروم سرشو انداخت پایین در حالی که اشک تو چشاش جمع شده بود. لنا 3 روز بود با کسی حرف نزده بود بغل دستیش نیوشا موضوع رو ازش پرسید .بغض لنا ترکید و شروع کرد به گریه کردن معلم اونو دید و
به تو اندیشیدن را عادتی ساخته ام...
بهر تنهایی خویش...
دل به دل راه ندارد هرگز...
مردمان می گویند دل به دل راه قشنگی دارد...
که درونش همه عشق است و وفا...
و ندارد راهی به در بسته خاموش جفا...
حال من می گویم ...
دل به دل راه ندارد هرگز..
به یقین دل به دل راه اگر داشت تو می دانستی...
که دلم را به قشنگی نگاهت بستم...
وچقدر محتاج نگاهت هستم...!!!
باز می دانستی...
که ترک سبزغرورم از چیست...؟
وچرا خانه ی دل بی تو تهی ست...؟؟؟
دل به دل راه اگر داشت تو می دانستی...
من هوس خالی از احساس تو را می دانم...!
و پای عهدم تا ابد می مانم...
دل به دل راه ندارد هرگز...
به یقین دل به دل راه اگر داشت تو می دانستی...
که نباید بروی...
به خدا بی تو دلم می میرد...
به خدا بی تو دلم مردنی است ...
سلام به همه
مثل دفعات قبل سه تا داستان کوچولو گذاشتم!
البته این دفعه یکم از کوچولو بزرگتر هستن! حال میرید خوتون میبینید...
۱ ) مهمترین عضو بدن!
۲ ) قدردانی چیست!
۳ ) همه چهار زن دارند!
۱۱ تا عکس هم گذاشتم که راه و روش لات شدن رو آموزش میده! واسه اونایی که دوست دارن لات بشن! ( البته جدی نگیریدا! بیشتر واسه خندست! حلا اگه اگه نخندیدید دیگه... )