میثاق تنهــا

هیچ وقت،هیچ چیزی،اونطور که خودت میخوای پیش نمیره...

میثاق تنهــا

هیچ وقت،هیچ چیزی،اونطور که خودت میخوای پیش نمیره...

دلتنگی...

دلتنگی مثه آتیش زیر خاکستره...!
گاهی فکر میکنی که تموم شده اما یه دفعه همه چی رو به آتیش می کشه...

باز باران...

باز باران با ترانه میخورد بر بام خانه،

خانه ام کو؟ خانه ات کو؟ آن دل دیوانه ات کو؟

روزهای کودکی کو؟ فصل خوب کودکی کو؟

یادت آید روز باران گردش یک روز دیرین، پس چه شد دیگر کجا رفت خاطرات خوب و رنگین،

در پس آن کوچه بن بست در دل تو آرزو هست،

کودک خوشحال دیروز، غرق در غم های امروز،

یاد باران رفته از یاد، آرزوها رفته بر باد،

باز باران میخورد بر بام خانه، بی ترانه، بی بهانه، شایدم گم کرده خانه اش را...

اشک - حسین پناهی

* مگه اشک چقدر وزن داره…؟ *

* که با جاری شدنش ، اینقدر سبک می شیم… *

" حسین پناهی "

" بی " - حسین پناهی

این روزها “بــی” در دنیای من غوغا میکند!

بــی‌کس ، بــی‌مار ، بــی‌زار ، بــی‌چاره بــی‌تاب ، بــی‌دار ، بــی‌یار ، بــی‌دل ، بـی‌ریخت،بــی‌صدا ، بــی‌جان ، بــی‌نوا ، بــی‌حس ، بــی‌عقل ، بــی‌خبر ، بـی‌نشان ، بــی‌بال ، بــی‌وفا ، بــی‌کلام ، ،بــی‌جواب ، بــی‌شمار ، بــی‌نفس ، بــی‌هوا ، بــی‌خود،بــی‌داد ، بــی‌روح ، بــی‌هدف ، بــی‌راه ، بــی‌همزبان

* بـــــی‌ تـــو بـــــی‌ تـــو بـــــی‌ تـــو……*

" حسین پناهی "

    

رو به راه...

حالم را پرسیدند،

گفتم رو به راهم...

اما نمیدانند که رو به راهی هستم که تـــو رفته ای... !!!