راکی مارسیانو

«توی هر مسابقه حدودا پونصد تا مشت پرتاب می کنی، و فقط یکی از اون هاست که تو رو به پیروزی می رسونه. یعنی: چهارصد و نود و نه مشت دیگه، چهارصد و نود و نه بار شکست و ناامیدیه. پس می شه گفت پیروزی پرتاب یک مشت بی نظیره؟ نه… من می گم پیروزی جسارت پرتاب کردن چهارصد و نود و نه تا مشت نا امید کننده ست که هر بار آرزو کرده یی بی نظیر باشن.»

راکی مارسیانو (ویکی پدیا)

(تصویر مشت 500 ام راکی در مسابقات قهرمانی سنگین وزن جهان، مقابل جرسی جو وولکات که منجر به پیروزی او شد)

اومدم اون چند جمله ی بالا رو که یکی از دوستان عزیز توی یه گروه وایبر گذاشته بود رو بذارم تو وبلاگم و مثل همیشه و همه پست هام اومدم تو گوگل سرچش کردم که عکس مناسبی پیدا کنم براش که دیدم کسی این جمله تاریخی رو گفته که خودش یه فردی تاریخیه، کسی که تا الان هم اینطور که میگن کسی مثلش نیومده!!!

"روکو فرانسیس مورچگیانو" معروف به "راکی مارسیانو" ملقب به "خرد کننده ی سیاه" بوکسور سنگین وزن دورگه آمریکایی-ایتالیایی متولد اول سپتامبر 1923 در بروکتون آمریکا. مارسیانو در مسابقات حرفه ای خود 49 بار روی رینگ رفت و در 43 مسابقه حریفان خود را ناک اوت کرد و در 6 مسابقه با امتیاز به برتری رسید. (اطلاعات بیشتر اینجا)

نه!

نشد!
نشد که بشه!
نشد که این تنها حذف بشه از ادامه اسم من!

همچنان میثاق تنها میموونم...

امیدوارم دیگه عقلم هم جایی نلرزه...

یاسر قنبرلو

اسلام اگر دین شمــــــا خوبان است

مومن تر از آنم که مسلمان باشم...!

"یاسر قنبرلو"

همای - خیام

شعر زیبای خیام با صدای دلنشین همای...

گویند کــــــــه دوزخــــی بود عاشق و مست          قولــــــــی است خلاف دل در آن نتـــــوان بست

گــــــــر عاشق ومست دوزخـــــــی خواهد بود          فـــــــرداست بهشت همچـــــــــــون کف دست

 

ای مفتــــــی شهــــر از تـــــو بیدار تریم          بـــــا این همــــــه مستــــــی ز تــــــو هشیار تریم

تــــــو خون کســـــــــان نوشی و مـــــــا خون رزان          انصاف بده کدام خون خـــــــــوار تریم

گویند کسان بهشت با حور خوش است        من می گویم که آب انگور خوش است

این نقد بگیـر و دست از آن نسیه بـدار        آواز دهــــل شنیدن از دور خوش است

این می چه حرامی است که عالم همه زان می جوشند          یک دسته به نابودی نامش کوشند

آنــــان که بر عاشقــــــان حرامـــــش کردند          خــــــود خلوت از آن پیالــه هـــا مـــــی نوشند

آن عاشق دیوانه که این خمار مستی را ساخت          معشوق و شراب و می پرستـی را ساخت

بــــــی شک قدحـــــی شراب نوشید و از آن          ســـــر مست شد این جهان هستـــی را ساخت

جهت دانلود انجا کلیک کنید 

جواب!

الان ساعت ۰۳:۰۲ دقیقه بامداد ۱۳ آبان ماه هستش!

یک آن پریدم از خواب دیدم ساعت اینه!

قصد خوابیدن نداشتم، منتظر جواب بودم! نمیدونم کی رفتم...

بیدار شدم دیدم بله پیامکی دارم با این متن:

نمیخوام حرفی بزنم...

فعلا به سکوت نیاز دارم...

این جوابی بود که بعد از یک سکوت حدود ۲۲ ساعت گرفتم!

خوبه، باز امید زندست...