میثاق تنهــا

هیچ وقت،هیچ چیزی،اونطور که خودت میخوای پیش نمیره...

میثاق تنهــا

هیچ وقت،هیچ چیزی،اونطور که خودت میخوای پیش نمیره...

عشق حقیقی - میلان کوندرا



یکی از نشانه های عشق حقیقی آن است که به تو عشق ورزند ، بدون اینکه شایستگی اش را داشته باشی...

اگر زنی به من بگوید "عاشق توام، چون روشنفکری ، محترم هستی، برایم هدیه می خری و ظرف ها را هم خوب می شویی..."

مرا ناامید کرده ...

چنین عشقی بیشتر عملی خود پسندانه به نظر می رسد!

چقدر دلپذیر است که بشنوی: "من دیوانه ی توام، هر چند که روشنفکر و محترم نباشی، حتی اگر دروغگو، حرامزاده و خودبین باشی ..."

" میلان کوندرا "



برتراند راسل


ترس از عشق، ترس از زندگی است و آنان که از عشق دوری می کنند مردگانی بیش نیستند.
" برتراند راسل "


برتراند راسل در مصاحبه ای با روزنامه گاردین: 

خبرنگار از او پرسید: جناب پروفسور، شما ۸۷ سال است که می گویید خدا و زندگی پس از مرگ وجود ندارد و به زودی هم از دنیا می روید؛ حال اگر از دنیا رفتید و دیدید که هم خدا هست و هم زندگی پس از مرگ، چه می کنید؟
برتراند راسل در جواب گفت: خانم خبرنگار، این خدایی که شما می گویید وجود دارد و من می گویم وجود ندارد، بالاخره عادل است یا خیر؟
خانم خبرنگار: البته که عادل است.
برتراندراسل: اگر عادل باشد هیچ مشکلی نیست.
خانم خبرنگار: چرا!؟
برتراند راسل گفت: چون اگر عادل باشد به او می گویم خدایا یا باید دلایل فیلسوفانی را که وجود تو را اثبات می کردند، قانع کننده تر می ساختی، یا ذهن مرا ساده لوح تر و زودباورتر از این، من که نباید تاوان ضعف دلایل آن ها را بپردازم! اینکه ذهن من دیرباور است هم که دست من نیست، چون خودت ذهن مرا درست کرده ای، و گرنه اگر من آدم ساده لوح و زودباور مانند مردم کوچه و بازار بودم این دلایل ــ ولو قانع کننده نیستند ــ برای من هم قانع کننده می شدند.
خانم خبرنگار : ....


در اندرون مـــــن خستـــــه دل ندانـم کیسـت...



چو بشنوی سخن اهل دل مگـــو که خطاست 
سخن شناس نه‌ای جان من خطا این جاست
 
سرم بـه دنیــی و عـقـبـــی فـــــرو نـمــی‌آید 
تـبارک الله از این فتنه‌ها که در سر ماست 

در اندرون مـــــن خستـــــه دل ندانـم کیسـت 
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست 

دلـم ز پرده برون شـــد کـجایـــی ای مـطرب 
بـنال هان که از این پرده کار ما به نواست 

مـــــرا بـه کار جـهان هرگز الـتـفات نـبود 
رخ تو در نظر من چنین خوشـش آراسـت 

نخـفـتـه‌ام ز خیالی کـه می‌پزد دل مــــن
خـمار صدشـبـه دارم شرابخانه کجاست

چـنین کــــه صومعـه آلوده شد ز خون دلم 
گرم به باده بشویید حق به دست شماست 

از آن بـــه دیر مـغانـم عزیــــــز می‌دارند 
کـه آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست

چـــه ساز بود که در پرده می‌زد آن مــطرب 
کـه رفـت عمر و هنوزم دماغ پر ز هواست 

ندای عـشـــق تو دیشب در اندرون دادند
فـضای سینـه حافـظ هنوز پر ز صداست


کپی شده از وبلاگ دوست خوبمون : " ذهن پریشان "

کودکی گل فروش...


کودکی گل فروش، باصدای عاجزانه التماسم کرد که گل بخر...


گفتم برای کی؟


گفت برای هدیه دادن به عشقت...


گفتم اگر عشقم به عشقش هدیه داد چه؟


لحظه ای سکوت کرد و گفت: گلهایم فروشی نیست...


حس زیبا دیدن...


پیشنهاد میکنم حتما بخونید چون ارزش خوندن رو داره:

یکی از دوستانم با یک زن بازیگر معروف که فوق‌العاده زیبا است ازدواج کرد.
اما درست زمانی که همه به خوشبختی این زن و شوهر غبطه می‌خوردند، آنها از هم جدا شدند.
طولی نکشید که دوستم دوباره ازدواج کرد. همسر دومش یک دختر عادی با چهره‌ای بسیار معمولی است.
اما به نظر می‌رسد که دوستم بیشتر و عمیق‌تر از گذشته عاشق همسرش است.
عده‌ای آدم فضول در اطراف از او می‌پرسند: فکر نمی‌کنی همسر قبلی‌ات خوشگل‌تر بود؟
دوستم با قاطعیت به آنها جواب می‌دهد: نه! اصلاً! اتفاقا وقتی از چیزی عصبانی میشد و فریاد میزد، خیلی وحشی و زشت به نظرم می‌رسید. اما هسمر کنونی‌ام این طور نیست. به نظر من او همیشه زیبا، با سلیقه و باهوش است.
وقتی این حرف را می‌زند، دوستانش می‌خندند و می‌گویند : کاملا متوجه شدیم...

می‌گویند: زن‌ها به خاطر زیبا بودنشان دوست داشتنی نمی‌شوند، بلکه اگر دوست داشتنی باشند، زیبا به نظر می‌رسند.

بچه‌ها هرگز مادرشان را زشت نمی‌دانند؛

سگ‌ها اصلا به صاحبان فقیرشان واق واق نمی‌کنند.

اسکیموها هم از سرمای آلاسکا بدشان نمی‌آید.

اگر کسی یا جایی را دوست داشته باشید، آنها را زیبا هم خواهید یافت.


زیرا "حس زیبا دیدن" همان عشق است...



نمیدونم از کجا، ولی از یه جاییی کپی کردم