میثاق تنهــا

هیچ وقت،هیچ چیزی،اونطور که خودت میخوای پیش نمیره...

میثاق تنهــا

هیچ وقت،هیچ چیزی،اونطور که خودت میخوای پیش نمیره...

واقعیت های جامعه...


1 - سوال سخت دختـــــــر همکلاســــــی از مـــــن 

2 - دلیل پرده نصب شده جلوی در آرایشگاه زنانه چیست؟! 

3 - پســـــــــــــــــــر خــــــــــــوب چگــــــــونه پســــــــــری است ؟ 

4 - زمـــــــــــــــــــــــــــانی که مــــــــــــــــرد یاد خاطـــــــــــرات میکند... 


بفرمایید ادامه مطلب... 


دختر همکلاسی رو به من تو دانشگاه :

سلام ، کامپیوترم ایراد پیدا کرده!

من : سلام ، چه ایرادی ؟

همکلاسی : وقتی رمز عبورم رو میزنم به صورت ستاره در میاد! 

من : خوب اون برای امنیته که خدایی نکرده وقتی تو اتاق کسی هست دزدی نکنه رمزتون رو...

همکلاسیم : درسته، اما وقتی هم تنهام به صورت ستاره نمایش میده! 


من موندم چرا امریکا حمله نمی کنه !!  


*------------------**------------------*


میدونین چرا همیشه جلوی آرایشگاه زنونه پرده میکشن؟ 

.

.

.

واسه اینکه هیشکی نفهمه اون خانوم خوشگله ای که میاد بیرون همون "بیییییییییییییییییییبببب" ای هستش که 2 ساعت پیش رفته بود تو!!! 


*------------------**------------------*


پسر خوب چگونه پسری است ؟ 

پسری که:

- اولا دوست دختر نداشته باشه!

- دوما دوست دختر نداشته باشه!

- سوما دوست دختر نداشته باشه!

- چهارما دوست دختر نداشته باشه.....!

چون دوست دختر بنای اولیه منحرف شدن این گل پاک و معصوم هستند 


*------------------**------------------*


زن نصف شب از خواب بیدار شد و دید که شوهرش در رختخواب نیست و به دنبال او گشت. 


شوهرش را در حالی که توی آشپزخانه نشسته بود و به دیوار زل زده بود و در فکری عمیق فرو رفته بود و اشک‌هایش را پاک می‌‌کرد و فنجانی قهوه‌ می‌‌نوشید پیدا کرد…


در حالی‌ که داخل آشپزخانه می‌‌شد پرسید: چی‌ شده عزیزم که این موقع شب اینجا نشستی؟!


شوهرش نگاهش را از دیوار برداشت و گفت: هیچی‌ فقط اون وقتها رو به یاد میارم، ۲۰ سال پیش که تازه همدیگرو ملاقات کرده بودیم. یادته ؟!


زن که حسابی‌ تحت تاثیر قرار گرفته بود، چشم‌هایش پر از اشک شد و گفت: آره یادمه.


شوهرش ادامه داد: یادته پدرت که فکر می‌کردیم مسافرته ما رو توی اتاقت غافلگیر کرد؟! 


زن در حالی‌ که روی صندلی‌ کنار شوهرش می‌نشست گفت: آره یادمه، انگار دیروز بود! 


مرد بغضش را قورت داد و ادامه داد: یادته پدرت تفنگ رو به سمت من نشونه گرفت و گفت: یا با دختر من ازدواج می‌کنی‌ یا ۲۰ سال می‌‌فرستمت زندان آب خنک بخوری؟! 


زن گفت : آره عزیزم اون هم یادمه و یک ساعت بعدش که رفتیم محضر و…!


مرد نتوانست جلوی گریه‌اش را بگیرد و گفت: اگه رفته بودم زندان امروز آزاد می‌شدم !!! 



نظرات 9 + ارسال نظر
افسانه یکشنبه 1 اردیبهشت 1392 ساعت 00:12 http://gtale.blogsky.com


ایستادن،اجبار کوه بود و رفتن سرنوشت آب؛ افتادن تقدیر برگ است و صبر،پاداش آدمی!
پس بی هیچ پاداشی حراج محبت کنیم که همه ما خاطره ایم

ممنون از نظر زیباتون

فاطمه یکشنبه 1 اردیبهشت 1392 ساعت 00:17 http://deleman91.blogsky.com

سلام گل پسر
چی شد چند وقته بر علیه دخملا مطلب میزاری
اینطوری پیش بری کم کم جز گروه نهضت ضد دخملا میشی

درود بر شما
خوب حتما ضد شون هستم که میذارم دیگه

نوشتم که: واقعیت های جامعه

neo یکشنبه 1 اردیبهشت 1392 ساعت 09:53 http://cruel-life.blogsky.com/

ایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــول به این آخری خیلی جالب بود.



ممنون

باران پاییزی یکشنبه 1 اردیبهشت 1392 ساعت 11:40 http://baranpaiezi.blogsky.com

کلن ت*ح*ر*ی*م ها که به بعضی ها اثر ندارند به تو هم دیگه فلفل قرمز چاره ساز نیست
کلی کیف می کنید ازین دست پست ها میزارید؟ آره؟؟؟؟؟؟

شما بخاطر این جور پست ها == من و حامد و بقیه دوستان
آی نمیدونی چه کیفی داره

باران پاییزی یکشنبه 1 اردیبهشت 1392 ساعت 11:44 http://baranpaiezi.blogsky.com

این حامد چرا کرکره وبلاگش رو کشید پایین؟؟؟؟؟؟
بخاطر امتحاناته فکر کنم. عجب طفل درسخانیه

نمیدونم!
کلی ناراحت شدم! منو بین شما خانم های محترم تنها گذاشته

همسایه برار یکشنبه 1 اردیبهشت 1392 ساعت 12:05

شیت نوابوستن ده.یعمی چی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟همه دانه بخنده بوم.دینی من چقدر گیلکی صوحبت کودنه روانم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گیلکانه خوشادم

شیت بوسن عشقه
آها ناز، حال کنم دینم نظر بده ای، اونم به زبان بین المللی گیلگی
خوشاده بلامیسر

باران پاییزی یکشنبه 1 اردیبهشت 1392 ساعت 12:49 http://baranpaiezi.blogsky.com

همسایه برار اینجا هم هست که
کلن تنها شدی الان یکه باید پست بزاری و یکه باید جوابگو باشی
ابی رو خدا زنده و سالم نگه داره تا ما بریم کنسرتش. به امید همون روز

پس چی فکر کردی الکی میگم: همسایه برار اینجا، آنجا، همه جا



انشالله...

لاله یکشنبه 1 اردیبهشت 1392 ساعت 12:58

چه دلایل منطقی پیدا کردی واسه سوالات ,میثاق جان آفرین به این همه هوش واستعداد خیلی زیبا بود


خواهش میکنم، لطف دارید

ممنون

همسایه برار دوشنبه 2 اردیبهشت 1392 ساعت 13:28

زاکان کسی مره دوخواد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چیزی نیه بلامیسر، تی ذکر خیر بو

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد