میثاق تنهــا

هیچ وقت،هیچ چیزی،اونطور که خودت میخوای پیش نمیره...

میثاق تنهــا

هیچ وقت،هیچ چیزی،اونطور که خودت میخوای پیش نمیره...

سه شنبه 11 مهر، 11 مهر پنج شنبه، یکسال شد!


سه شنبه 11 مهر، 11 مهر پنج شنبه، یکســــــــــــــــــال شد! اما واسه من خیلی بیشتر از یه سال بود... 


کاش اون لحظه ای که 
یکی ازم میپرسه حالت چه طوره؟

و جواب میدم خوبم...

کسی باشه که محکم بغلم کنه 
و آروم تو گوشم بگه:

" میدونم که خوب نیستـــــــــــــــی... "

( کپی شده از وبسایت ღ♥ღ عاشقانه سرا ღ♥ღ )



نظرات 9 + ارسال نظر
باران پاییزی پنج‌شنبه 11 مهر 1392 ساعت 10:12 http://baranpaiezi.blogsky.com

یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور
گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن
چتر گل در سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دایما یک سان نباشد حال دوران غم مخور
هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سر غیب باشد اندر پرده بازی‌های پنهان غم مخور
ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند
تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنش‌ها گر کند خار مغیلان غم مخور
گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب
جمله می‌داند خدای حال گردان غم مخور
حافظا در کنج فقر و خلوت شب‌های تار
تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور

ممنون ولی غم داره ما رو میخوره

go♥od girl پنج‌شنبه 11 مهر 1392 ساعت 10:21

یادمان باشد : وقتی کسی را به خودمان


وابسته کردیم ! در برابرش مسئولیم ... در


برابر اشکهایش ؛ شکستن غرورش ،


لحظه های شکستنش در تنهایی و لحظه


های بی قراریش ..... واگر یادمان برود ! در


جایی دیگر سرنوشت یادمان خواهد آورد...

من به این ایمان دارم!!!

افسانه پنج‌شنبه 11 مهر 1392 ساعت 16:16 http://gtale.blogsky.com/

وقتی خداحافظی میکنیم چه انرژی عظیمی می خواهد




کنترل اولین قطره ی اشک برای نچکیدن

واقعا...

asma پنج‌شنبه 11 مهر 1392 ساعت 22:06

sabur bash
khoda havasesh behet hast

ممنون. جز صبوری کاری هم نمیتونم بکنم...

نیروانا پنج‌شنبه 11 مهر 1392 ساعت 23:16

اره دقیقا........منم وقتی ناراحت باشم یادلم بگیره دوس دارم طرفم بفهمه چه حالی دارم بیادباکارهاش وشوخی وسر به سرگذاشتن منو ازاون حالی دربیاره .........

گاهی وقتها دلم میخواهد بگویم: من رفتم ؛ باهات قهرم ، دیگه تموم!
دیگه دوستت ندارم …..
وچقدر دلم میخواهد بشنوم: کجا بچه لوس !؟ غلط میکنی که میری …..
مگه دست خودته ؟ رفتن به این راحتی نیست !
اما …. نمیدانم چه حکمتیست که آدمی
همیشه اینجور وقتها میشنود : به جهنم … !

هیییییی...

لاله پنج‌شنبه 11 مهر 1392 ساعت 23:25

من متاسفم شدم ولی چاره ای نیست میثاق جان حتی اگه کسی رو هم داشتی که بغلت کنه واین حرفو بهت بگه ودرکت کنه بازم این درد با تو هست

آره درست میگید...

Ghazal پنج‌شنبه 11 مهر 1392 ساعت 23:38

cheraaaaaaaaaaaaaa khub nistiiiiiii?????
delet gerefte???!

دیگه چرا نداره که...

الی سه‌شنبه 16 مهر 1392 ساعت 21:27 http://eli-voroojak.blogfa.com

آره کاش
اما تو این شرایط هیچوقت اونی ک باید باشه نیس

آره دقیقا اونی که باید باشه نیست!!!

[ بدون نام ] سه‌شنبه 16 مهر 1392 ساعت 23:15

سماء خانوم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد